بس دلم تنگ است امشب.. (از ش ش شب) 
صفحه اصلی تماس با ما عناوین مطالب پروفایل قالب سبز

بس دلم تنگ است امشب مهربانا باز پرس

باغ دل بگرفته آتش باغبانا باز پرس


جور گردون بار دیگر کرده بر جانم هجوم

بی تو من جان در نخواهم برد جانا باز پرس


روزهایی رفت و پیغامی نمی آید ز تو

مردم از این انتظار بد فغانا باز پرس


گرچه خاموشی ولیکن آگهی از حال ما

التفاتی بهر حق کم گوی دانا باز پرس


تا به کی آخر بسوزم اندر این حرمان تو

ره بگردان سوی ما رود روانا باز پرس


هر دو عالم بی ثمر می افکند پیشش به خاک

شب چه سازد بیش از این آسمانا باز پرس



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


برچسب‌ها: شعر فارسیجداییدوریشعرهای شبغزلشعر
[ سه شنبه 6 فروردين 1392 ] [ ] [ شایان مهرستا (شب) ]

درباره وبلاگ

چه آسان شعر می‌سراییم و از انسانیت و حقوق بشر و صدها واژه‌ی از تداعی افتاده‌ی رنگین دیگر دم می‌زنیم. اما آن سوتر از دیوار بلند غرورمان، فراموشی‌مان و روزمرّه‌گی‌مان شعرها کشتار می‌شوند. انسانیت و حقوق بشر در گنداب‌ها دست و پا می‌زند و قاموسی به حجم تاریخ دور و نزدیک از واژگان زنده؛ گرد فراموشی می‌گیرد. چه ساده فراموش می‌کنیم مرگ «شعر» در جامه‌ی انسان را.. آری.. از شعرستانیم و از شعر بی‌خبر و از نزدیک‌ترین‌ها چه دورترین..
امکانات وب